English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4737 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
equilibrium vapor pressure U فشار به حد تعادل
isopiestic U حالت تعادل فشار
equilibrium vapor pressure U فشار بخار تعادل
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
celsius temperature scale U مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
ntp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
self poise U تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
counterweight U حالت تعادل وزنه تعادل
counterweights U حالت تعادل وزنه تعادل
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
total temperature U دمای کل
neel temperature U دمای نل
maximum temperature U دمای ماکزیمم
internal temperature U دمای درونی
brittleness temperature U دمای شکنندگی
brittle temperature U دمای شکنندگی
mixture temperature U دمای اختلاط
equiviscous temperature U دمای همدوسندگی
inversion temperature U دمای وارونگی
operating temperature U دمای عملیاتی
curie temperature U دمای کوری
cryogenic temperature U دمای سرمازایی
critical temperature U دمای بحرانی
critical isotherm U هم دمای بحرانی
kelvin temperature U دمای کلوین
high temperature U دمای بالا
optimum temperature U دمای بهینه
brightness temperature U دمای درخشایی
barrel temperature U دمای پاتیل
annealing temperature U دمای تابکاری
effective temperature U دمای موثر
annealing point U دمای تابکاری
wet bulb temperature U دمای تر مخزن
aniline point U دمای انیلینی
transition temperature U دمای فراگذری
ambient temperature U دمای محیط
absolute temperature U دمای مطلق
transition temperature U دمای تبدیل
white heat U دمای سفید
transition temperature U دمای تحول
boyle's temperature U دمای بویل
room temperature U دمای اتاق
specific heat U دمای ویژه
reduced temprature U دمای کاهیده
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
t.g U دمای تبدیل شیشهای
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
exhaust gas temperature U دمای گاز خروجی
gamma transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
glasy trainsition temperature U دمای تبدیل شیشهای
geothermal gradient U گرادیان دمای زمین
geothermal gradient U شیب دمای زمین
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
dry bulb temperature U دمای خشک مخزن
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
rubbery transition temperature U دمای تبدیل لاستیکی
softening temperature U دمای نرم شدن
isothermal process U تحول در دمای ثابت
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
blackbody temperature U دمای جسم سیاه
thermodynamic temperature scale U مقیاس دمای ترمودینامیکی
thershold temperature U استانه دمای ذرات
condensed mercurytemperature U دمای جیوه متراکم
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
yield point at normal temperature U نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
creep strength at elevated temperatures U مقاومت خزشی در دمای بالا
yield point at elevated temperatures U نقطه تسلیم در دمای بالا
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
bayonet thermocouple probe U قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
equality U تعادل
stability U تعادل
equipoise U تعادل
line balance U تعادل خط
unbalance U تعادل
balance U تعادل
astatic U بی تعادل
static sense U حس تعادل
balances U تعادل
stasis U تعادل
par U تعادل
unbalances U تعادل
equivalence U تعادل
equilibrium U تعادل
equipollence U تعادل
unbalancing U تعادل
equivalency U تعادل
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
equilibrium U موازنه و تعادل
equilibrium U تعادل اقتصادی
equilibrium U وضع تعادل
surge chamber U مخزن تعادل
attenuation compensation U تعادل میرایی
ataxiameter U تعادل سنج
static equilibrium U تعادل ایستا
counterweight U وزنه تعادل
statics U تعادل شناسی
analytical balance U تعادل تحلیلی
structural equilibrium U تعادل ساختاری
structural equilibrium U تعادل بنیانی
elevator U سکان تعادل
counterweights U وزنه تعادل
air parity U تعادل هوایی
system balance U تعادل سیستم
counterbalances U وزنه تعادل
imbalance U عدم تعادل
counterbalanced U وزنه تعادل
counterbalance U وزنه تعادل
ballast U وزنه تعادل
ballast U جرم تعادل
aerodynamic balance U تعادل ایرودینامیکی
thermal equilibrium U تعادل گرمایی
unstable equilbrium U تعادل ناپایدار
unstable equilibium U تعادل ناپایدار
unstable equilibrium U تعادل بی ثبات
unstable equilibrium U تعادل ناپایدار
voltage compensation U تعادل ولتاژ
equilibrium U حد تعادل مایعات
elevators U سکان تعادل
flyweights U وزنه تعادل
flyweight U وزنه تعادل
imbalances U عدم تعادل
equilibrium time U زمان تعادل
general equilibrium U تعادل عمومی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
dynamic equilibrium U تعادل پویا
dynamic stability U تعادل پویا
dymanic balance U تعادل پویا
heat balance U تعادل حرارتی
disequilibrium U عدم تعادل
homeostasis U تعادل حیاتی
hydrostatic equiblibrium U تعادل ئیدرواستاتیک
impedance balancing U تعادل امپدانس
in ballast U در حال تعادل
inequilibrium empty U تعادل بی بار
gas equilibrium U تعادل گازی
equilibrtum diagram U نمودار تعادل
equilibrium theory U نظریه تعادل
equilibrium state U حالت تعادل
equilibrium price U قیمت تعادل
equilibrium position U وضع تعادل
equilibrium point U نقطه تعادل
equilibrium method U روش تعادل
equilibrium diagram U دیاگرام تعادل
equilibrium constant U ثابت تعادل
equilibrium conditions U شرایط تعادل
equilibrium condition U شرط تعادل
equilibrator U الت تعادل
equilibration U تعادل جویی
electric balance U تعادل الکتریکی
elastic equilibrium U تعادل ارتجاعی
stability unloaded U تعادل بی بار
crane balance U تعادل جرثقیل
burden balance U تعادل بار
budget balance U تعادل بودجه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1offshoring
1pushrod
2crucification
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1size of the hypolimnetic oxygen debt
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com